تعریف دقیق اعتماد به نفس چیست؟
ژانویه 4, 2023 چرا کوچ(مربی کوچینگ) داشته باشم؟
ژانویه 8, 2023
والدین در نقش کوچ
همه پدر و مادرها می خواهند، در تربیت فرزندانشان سنگ تمام بگذارند و بهترین شرایط ممکن را فراهم کنند تا فرزندانشان توانا، موفق و خوشبخت باشند. دراین مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت که ما به عنوان والد چه رفتاری داشته باشیم و چه اقداماتی باید انجام دهیم تا بتوانیم فرزندانی خلاق و توانمند تربیت کنیم .
طرز تفکر کوچینگ بر این اساس استوار است که انسانها متفاوت هستند، طبیعتا این تفاوتها شامل حال فرزندان ما نیز می شود. تفاوت در یاد گیری ، تفاوت در خواسته ها ، نیازها ، ترسها، انگیزه ها و .... با عث می شود که ما نتوانیم از دانسته ها و تجربیاتمان به طور کامل برای تربیت فرزندانمان استفاده کنیم چون فرزند ما یک انسان منحصر به فرد است . با وجود تفاوت های عمیق بین ما و فرزندمان نمی توانیم به راحتی آنها را درک کنیم و از تمام تجربیاتمان برای تربیت او استفاده کنیم.شاید یکی از فرزندان ما سرعت یاد گیری فوق العاده ای داشته باشد و دیگری سرعت یاد گیری پایینی داشته باشد.یکی به درس علاقمند باشد و دیگر اشتیاقی به درس خواندن نشان ندهد. در سنین متفاوت با فرزندانمان چگونه رفتار کنیم تا بتوانیم پدر ومادر بهتری باشیم .
در قرن گذشته افراد برای شنیدن حرف درست پیش ریش سفیدان اقوام می رفتند، در دهه های اخیر، مردم برای شنیدن حرف درست به مقالات علمی رجوع می کردند. اما امروزه حرف درست حرف دل آدمهاست. بجای اینکه دنبال الگوی مشخصی برای تربیت فرزندان بگردیم ، با دقت فرزندمان را بشنویم که برای رشد و پیشرفت به چه چیز نیاز دارد. نیاز به آموزش بیشتر دارد? ، یا به مشاور یا به کوچ؟ ، شاید فقط به محیطی امن نیاز دارد که بتواند خواسته ها و سوالاتش را مطرح کند.
لطفا به این سوال پاسخ دهید
روزانه به طور متوسط چند دقیقه با فرزند خود صحبت می کنید؟
در طول مدت صحبت با فرزندتان چه میزان او برای شما صحبت می کند؟
چقدر فرزند شما از صحبت با شما لذت می برد؟
شما چقدر از صحبت با فرزندتان لذت می برید؟
شما که مقاله والد در نقش کوچ را برای مطالعه انتخاب کردید، به احتمال قوی از اهمیت ارتباط فرزند با والدین آگاه هستید.یک از اهداف این مقاله افزایش زمان مکالمه بین شما و فرزندتان می باشد. زیرا حس خوب شنیده شدن یکی از برزگترین هدیه هایی است که والدین به فرزندانشان می توانند هدیه دهند. اگر شما این هدیه را به فرزندتان ندهید اطمینان دارم دیگران این هدیه را به فرزندتان خواهند داد. در این شرایط کسانی که فرزند شما را می شنوند. شخصیت ، هویت و ارزش های خودشان را به فرزند شما را شکل خواهند داد. نمی خواهم شما را بترسانم اما لازم است بدانید تمام آینده فرزند شما نتیجه طرز فکر و ذهنیتش خواهد بود که هم اکنون در حال شکل گیری است . پس در قدم اول تلاش براین است که زمان ارتباط با فرزندانمان را بهبود ببخشیم و در مرحله دوم بالا بردن کیفیت این ارتباط خواهد بود.
فرزندان ما چه نیازهایی دارند؟
غذا،پوشاک،امنیت،اتاق وآمورزش هایی که فکر می کنیم برای آنها مناسب است و تربیت. چیزدیگه ای به ذهن شما می رسد؟ به نظر شما چیز دیگه ای نیز هست؟
اگرفکر کنیم نیاز فرزند ما همین موارد است، پس فرزند ما با زندانی چه تفاوتی دارد؟ والدین با زندانبان چه تفاوتی دارند؟
به نظر تفاوت اساسی والد با زندانبان در دو واژه همدلی و حمایت خلاصه می شود. تا فرزندمان به جایی که دوست دارد برسد. اهداف ما برای خودمان ارزشمند است.طبیعتا فرزند ما مامور براورده کردن آرزوهای ما نیست. او برای این به دنیا آمده است که به اهدف خود برسد و به رسالت خودش عمل کند نه اینکه کپی بهتری از ما باشد. هدف پدر بزرگ و مادر بزرگ های ما از به دنیا آوردن فرزند طبق ضرب المثل قدیمی ، داشتن عصایی برای دوران پیری بوده است. پدر و مادر های ما به این رسیدند که فرزندانی موفق تربیت کنند ، اما مشکل اینجا بود که موفقیت را از نگاه خودشان می دیدند، مثلا می گفتند، بچه های ما باید دکتر یا مهندس شود تا خوشبخت شوند و ما به آنها افتخار کنیم. ولی ما در تعالیم کوچینگ آموخته ایم که هر انسان منحصر به فرد است، توانمند است ، و ما به عنوان کوچ ، وظیفه داریم که در مسیر رسیدن به خواسته هایش از او حمایت کنیم . تا بتواند به بهترین خودش تبدیل شود. کمک کنیم استعداد هایشان را پیدا کنند ، علایقش را بشناسند تا بتواند مسیر رسیدن به اهدافشان را پیدا کنند . در واقع ما تسهیل گر رشد فرزندمان خوا هیم بود. تا اینجا راجع به اهداف فرزندان صحبت کردیم ، پس هدف والدی که در نفقش کوچ است چیست؟
هدف ما به عنوان والد این خواهد بود که فرزندانمان در حال و آینده احساس رضایتمندی از زندگی را تجربه کنند.
چگونه بفهمیم فرزندان ما چه استعدادهایی دارند؟
ساده ترین و مهمترین جواب این است که همیشه یک نشانه مهم وجود دارد و آن هم علاقه است در اکثر موارد فرزند ما به موضوعاتی علاقه نشان می دهد که در آن استعداد دارد. برای پیدا کردن علایق فرزندانمان باید آنها را بهتر بشنویم ، دقت کنیم که به چه مطالبی علاقه نشان می دهد ، کجاها با هیجان صحبت می کند و کجاها با علاقه می شنود .برای اطلاعات بیشتر لطفا مقاله گوش شنوا را مطالعه بفرمایید
زمانی که استعداد های فرزندانمان را شناختیم ، لازم است روی آنها سرمایه گذاری کنیم ، مربیان مناسب ، الگوهای مناسب را برای او فراهم کنیم تا او بتواند استعداد هایش را به نقات قوت تبدیل کند.
به قول استاد عزیزم مربی محمد رضا ترابیان اصفهانی، والد در نقش کوچ، به جای زندانبان نقش باغبان را دارد . باغبان می داند هر درختی ، منحصر به فرد است و شرایط رشد هر درختی با درخت دیگر می تواند کاملا متفاوت باشد. چالش اصلی همینجاست سیستم آمورشی و پرورشی نسل ما، مانند سیستم کارخانه بود. یک کارخانه برای تولید محصولاتش از یک فرایند مشخص پیروی می کند ، نتیجه این کار محصولات بسیار شبیه به هم خواهد بود. طبیعتا اگر الگوی کارخانه ای را در آموزش به کار ببریم دیگر خبری از خلاقیت و نو آوری نخواهد بود.
یادمان باشد همه فرزندانمان ، به صورت پیشفرض افرادی خلاق نو آور ، توانمند و داری عزت نفس بالا هستند و این ما هستیم که با تربیت اشتباه ، توانایی های فرزندمان را سرکوب می کنیم.
ممکن است این سوال پیش بیاید که پس چطور با تربیت مشابه بعضی از فرزندان به نتایج درخشانی می رسند و بعضی دیگر سرخورده و نا توان بار می آیند؟
اجاره دهید دوباره برگردم به همان تعریف باغبان تا بتوانم این سوال را بهتر پاسخ دهم ، مشکل اینجاست که باغبان، همه درختان مختلف را با یک اصول مشخص پروش می دهد ، در این شرایط به صورت کاملا اتفاقی، فقط درختانی رشد می کنند که شرایط پرورش باغبان برای آنها مناسب است.
اما در موضوع والد در نقش کوچ این سوال پیش می آید که آیا فرزند ما برای اینکه بهترین خودش را بشناسد، دانش کافی را دارد ؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که ما در مسیر رشد فرزندمان چندین نقش می توانیم داشته باشیم
در کودکی لازم است برای او معلم خوبی باشیم ، در ابتدای نوجوانی مشاور خوبی باشیم و کم کم از نقش مشاور به کوچ تغییر نقش دهیم ، بسیاری از پدر و مادر ها همیشه در نفش معلمی باقی می مانند، هنوز به فرزند بزرگسال خود نصیحت و حتی بدتراز آن امر و نهی می کنند، در این شرایط با بزرگتر شدن فرزند فاصله او با والدین عمیق و عمیقتر می گردد. این فرزندان زمانی که به سن استقلال می رسند کمتر با پدر و مادرشان رفت آمد می کنند. و والدینشان معمولا از بی وفایی فرزند گله دارند.
اینجا یک سوال مهم پیش می آید فرزند شما چقدر از در کنار شما بودن لذت می برد؟
او چقدر می تواند آزادنه نظر خود را در مقابل شما بیان کند؟
در کنار شما خود واقعی خود را به نمایش می گذارد یا جوری رفتار می کند که شما می پسندید؟
چقدر به فرزندتان احترام می گذارید ؟
چقدر به حرفشان گوش می دهید؟
در پاسخ به این سوالات به خودتان نمره دهید، به این فکر کنید چگونه می توانید در هر کدام از این موارد نمره خودتان را ارتقاع دهید.
بهترین ها را برایتان آرزومندم
احسان امامی